وقتی کمت می آورم ، داد دلم می رود به هوا که "آآآآی" ، و آی که اگر می شنیدی داد دلم را، - به یقینم که - تکان نمی خوردی تا صبح از کنار بسترم ، که مبادا دریابد دلم لحظه ای را بی تو
.
.
.
لحظه های نبوده ات را نمی شمارم که شرمنده ات نکنند ، تو فقط بیا تا حنجره ی دلم ترک بر نداشته
.
2 comments:
شاعر شدی عزیزکم...:)
:*
آخ..گلاب..گلاب..کی مییاد تا بخونه این شعرای رو که پیش پاش گفتی..کی میاد:)
آی لاو یو .. :دی
ح :دی
Post a Comment