با مدرسه هم شاید حالم خوب نشد
.
همه چی ُ تعطیل کردم ، درس ، کد ، کتاب ، حتی خواب ، حتی شعر ، حتی خیال و از همه مهمتر و شاید هم نُهم تر ، خودمو
یکی بیدار شه از خواب و بیاد کاش کشف کنتم ، بچینتم ، بشورتم ، بسابتم ، خرید مفصل و آرایشگا ببرتم ، بعد بذارتم تو تختم و بعد از اینکه یه دستی به سر و روی اتاق کشید ، با مهربونی بیدار کنتم و بعد از یه بوس کوچولو از گونه ی چپم و دادن یه لیوان گنده آب پرتقال تازه دم ، پای یه میز با دو تا صندلی بشونتم و بگویدم
.
.
.
شعر بخونیم
خیال ببافیم
کتاب بخونیم و
حرف بزنیم
اونقد که دیگه نخوابیم
.
.
.
.
بی هم
.
!ولگرد شدم و کور
.
.
شعر بخونیم
خیال ببافیم
کتاب بخونیم و
حرف بزنیم
اونقد که دیگه نخوابیم
.
.
.
.
بی هم
.
!ولگرد شدم و کور
No comments:
Post a Comment