کيستي که من
اينگونه
بهاعتماد
نام ِ خود را
با تو ميگويم
کليد ِ خانهام را
در دستات ميگذارم
نان ِ شاديهايام را
با تو قسمت ميکنم
به کنارت مينشينم
و بر زانوي ِ تو
اينچنين آرام
به خواب ميروم؟
.
کيستي که من
اين گونه بهجد
در ديار ِ روياهاي ِ خويش
با تو درنگ می کنم
.'
.نمی دونم مال کیه..از یه جایی کشش رفتم
No comments:
Post a Comment