زندگی که می رسه به این شبای این مدلی می خوام که نباشه دیگه، بس که زهرن این موقع هایی که طلبت هست و خودت نه ، بس که جر میده بیخ گلو رو این بغض بی صفت، این موقع هایی که دیگه با ناخنک زدن کاری پیش نمی ره، این شبایی که دلم تعلق می خواد و لا یتعلقی لخت و عور می شینه جلوی چشمم که منما، می بینیم؟
.'
No comments:
Post a Comment