Thursday, January 22, 2009




زندگی که می رسه به این شبای این مدلی می خوام که نباشه دیگه، بس که زهرن این موقع هایی که طلبت هست و خودت نه ، بس که جر میده بیخ گلو رو این بغض بی صفت، این موقع هایی که دیگه با ناخنک زدن کاری پیش نمی ره، این شبایی که دلم تعلق می خواد و لا یتعلقی لخت و عور می شینه جلوی چشمم که منما، می بینیم؟ 


.'



No comments: