Tuesday, January 19, 2010




می گم خدا!یه وخ این درختا طفلکیا گول نخورن فک کنن بهار شده پاشن از خواب. ها؟
خب گناه دارن، یهو بیدار می شن می بینن تازه دو ماه مونده تا بهار، خب مگه چقد می خوابن که بخوان دو ماه هم زود تر پاشن از خواب، ها؟

این روزا هی جوونه می بینم، چمن سبز شده می بینم، خوب زوده دیگه! تو چرا اینطوری می کنی؟ ها؟


.'


4 comments:

Mr.bex said...

بهار تو هم از آخر میاد
من که می دونم

یگانه said...

چه ربطی داره آخه؟

خیلی ممنون و مچکر می شک اگه کاملن توضیح بدین که من چی گفتم و شما چی برداشت کردین و حرفتون چه معنی ای داره

Mr.bex said...

یعنی جدن فرقی هم می کنه اگه من بگم مثلن چی بوده منظورم ؟

Mohamad Reza said...

یکی می گفت از همه ی عجایب این تهران عزیز که بگذریم به این مسئله میرسیم که شهرمون یه بهار داره یه پاییز دوتا تابستان