Wednesday, March 26, 2008






زن عموم می گفت پزشکا..خصوصاً اون شاگرد زرنگا..تو تخصص دنبال رشته ای می رن که زحمتش کم باشه و پولش زیاد..مثل رادیولوژی..یا چشم پزشکی.. می گفت آقای دکتر می خوان حتماً رادیولوژی قبول شن که سر و کارشون هم با مریض کم باشه..

خب چه کاریه؟ مگه تجارته؟ ینی آدما می رن دکتر می شن که فقط پول در آرن؟ نمی دونم ! ولی دلم خیلی می خواد بدونم اونی که این همه درس می خونه می ره رادیولوژیست می شه به عنوان یه پزشک از کارش چه لذتی می بره ؟


آخه من از بچگی آرزو داشتم دکتر باشم و هنوزم دارم البته..اون موقع ها برای اینکه یه چیزی کشف کنم که مامان بزرگم همیشه زنده بمونه که نموند و رفت و بعد تر ها هم برای اینکه بتونم مریضا رو خوب کنم.. آرزو های بچگیا هم که هیچ وقت آدمو ول نمی کنه، میدونی که..واسه همینم خیلی حرص خوردم دیشب که این حرفا رو شنیدم


عوضش شوهر خالم هم پزشکه ،هیچ وقت شاگرد اول نبود، اصلن هم دنبال تخصص نرفت ( عین میچ استیونس) ، ولی الان یه کلینیک ترک اعتیاد باز کرده ، نه از این فوق سریع و اینا ها..نه ، از اونا که مشاوره می دن و اینا ( عین میچ استیونس دیگه) ، از صبح تا شب با معتادا(مریضا) سر و کله می زنه و کلی هم کمکشون می کنه ( عین میچ استیونس) وکاملاً هم مشخصه که از کارش خیلی لذت می بره ، پول کیلویی چنده ؟

تازه تشخیصشم عین میچ استیونسه

دی:

اگه شوهر خالم نبود یه توری واسش پهن می کردم حتماً

دی:

.


سوال : خانوم ببخشید شما به چه دلیل رشته ی معماری رو انتخاب کردین؟

جواب : به نام خدا و با سلام ، ضمن تشکر از همه ی کسایی که برای من زحمت کشیدن و منو به اینجا رسوندن ،پدر و مادرم، بچه های کوچه ، مربیای مهد کودک ، معلم کلاس اولمون خانوم فرخی،بقیه معملمای خوبم :صدیقه خانوم ، خانوم دهقان ، فرخنده خانوم ، مهری خانوم ، خانوم قراجه ای ، آقای نوروز زاده ، خانوم (اسمش یادم رفته،مامان یمین) ، خانوم رجبی ، خانوم بکایی ، خانوم محمد نژاد ، خانوم دانشور عزیزم ، خانوم صالحی ، خانوم کشور نژاد و همه ی کسانی که ما را در تهیه ی این مجموعه یاری نمودند ، من این رشته رو برای خودم بر گزیدم چون کلاس کاری بالایی داشته و پول خوبی توش بود :دی



.'




No comments: