آدم اين موقع از اين شبا كه يه عالمه غم مي ريزه تو دلش و احساس تنهايي و بي كسيش مي زنه بالا وكلي حساس مي شه ها، اصن نبايد بياد پست بذاره; چون فردا صبحش آفتاب كه در اومد مياد پاكش مي كنه و كلي هم تعجب تازه كه يعني من ديشب حالم اينقدر بد بوده كه؟
ولي شبه ديگه، از يه موقع هايي به بعدش همه مي رن تو لونه هاشون وماهي مي مونه و تنگش و دل تنگش و اين بغض لعنتي مث سنگش كه هي مياد و اشك مي شه، اما كم نمي شه
.'
1 comment:
up kon!
Post a Comment