Monday, March 21, 2011


آخ که چقدر دوست دارم من این دعای سال تحویل رو.
حول حالنا الی احسن الحال
دوس دارم تا صبح این جمله رو تکرار کنم... و هر بار هی بغض کنم باهاش. چقدر چیز هست که آدم دلش بگیره براش... اندازه ی همه ی اون‌ها
.
صدای پیر بابا بزرگ قلبمو می‌شکافه، هر سال می‌گم نکنه سال دیگه نباشه، هر سال می‌گم مرسی که یه سال دیگه هم بود. امسال هم که نرفتم دست‌بوسش بدتر از هر سال. پشت تلفن  دیگه صدای خودم رو نمی شناسم انقدر که بغض داره. اولین باره اینقدر از ته دلم به یکی می گم ایشالا 120 سال عمر کنی... می‌شه 120 سال عمر کنه واقعن؟
.
 دلم اونجاست، دور سفره ی هفت‌سین چهار متری خونه ی مامان بزرگ که دورش جا نبود برای نشستن انقدر که زیاد بودیم. کجا رفتن اون همه آدم؟ چرا رفتن خو؟
.
اس ام اس اش میاد.بهارم... اشکام از دو طرف می ریزه پایین
.
90 مون مبارک

.’



No comments: