این روز ها منم و ته مانده عطر تو
که رفته ای و مانده هنوز
که هی می پرد و می پرد و کمرنگ تر می شود و می دانم
می دانم که
می رود آن هم این روز ها
می مانیم من و ...
.
بوی هر که بود شاید...
اما بوی توست
ثبت شده لامصب
نمی رود و هی من
دیوانه می شوم
دیوانه می شوم
دیوانه می شوم
.
.
.
این روز ها منم و عکس تو
که رفته ای و هنوز می خندد به من
.
این روز ها منم و خنده ی تو
- نه به من اما -
که می لرزاند هر بار دلم را
از " ای جان "
جادویم کرده ای با آن خنده
.
این چه برزخیه خدا؟
.'
No comments:
Post a Comment